رادیو جوان پس از تغييرات مديريتي در راديو جوان سرانجام سطح فعاليتهاي پيشرو و بينالمللي اين راديو به اندازه يک ايستگاه راديويي كمشنونده استاني رسيد تا خيال خيليها راحت شود.
به گزارش سرويس فرهنگي «آینده»، اين پايان ماجرا نيست، چون رقيب آرزو به دل راديو جوان، اين روزها چنان به اين در و آن در ميزند و بر طبل نابودي ارزشهاي اخلاقي و اجتماعي ايرانيان ميکوبد که بيشک بايد مدال افتخار آن را به مخالفان ساده لوح راديو جوان داد.
وقتي ميان دو جمله عادي گويندگان اين راديو ميتوان فاصلههاي فاحش اخلاقي و معرفتي پيدا کرد، ناهنجاريهاي سياسي و خبري آن، دريايي از تضادهاي آشکار است.
پس از اتفاقاتی که نقدگریزی عامل اصلی آن بود، رادیو جوان رسانهای بیگانه تلقی شد و دستهای جوانان فعال این رادیو به جرم نقد سالم و موثر از برنامهسازی رادیویی کوتاه شد و یکی از پر شنوندهترین رادیوهای سراسری در عرض چند ماه، تبدیل به موزهای برای مرور خاطرات شد.
رادیو جوان به واسطه آزمون، روشی صادقانه برای برنامهسازی برای جوانان و نسل پرسشگر امروز ایران را شروع کرد، این رادیو توانست در مدت یک دهه بهترینهای صدا را در خود جذب کرده و در فراز و فرودهایی مدیریتی، سطح برنامههای خود را بالا بکشد.
این افزایش سطح از زمانی شروع شد که ترکیب گوینده، سردبیر و تهیهکننده، مقیاسی حرفهای و هماهنگ با یکدیگر پیدا کردند.
در این میان بود که گویندگانی مانند فرشید منافی، زهره هاشمی، نسیم رفیعی، رضا آفتابی، سید حسین حسینی، فاطمه صداقتی و چهرههای بسیار دیگری برگرفته از روحیه جوانی و استعداد به عنوان صدای مورد علاقه مردم و جوانان اوج گرفتند.
این رادیو همچنین با آوردن فرزاد حسنی و نیما رئیسی، نشان داد توان ایجاد جذابیت از چهرههای تصویری در رادیو را هم دارد.
برنامهسازی در این شبکه رادیویی بر محور موضوعات مورد توجه جامعه و نسل جوان بود و اصل جذابیتهای تکنیکی در نگارش، موسیقی، بیان و گویندگان کاملا رعایت میشد.
همزمان با فعالیتهای اصولی و حرفهای رادیو جوان، مقامات آمریکایی دست به کار شدند و با راهاندازی رادیو فردا در تلاش برای جذب نسل جوان به این رادیو بودند.
رادیو فردا به مانند تمامی شبکههای برانداز پارسی زبان با هزینه چند برابر هزینه جاری رادیو جوان وارد شد و با اتکا به موسیقیهای غیرمجاز لوسآنجلسی برای خودش گرد و خاکی کرد.
اما گذر زمان و عبور مخاطب از فیلتر ذهن آگاه خود، باعث شد که باز هم رادیو جوان به دلیل صداقت و رفتار حرفهای، مورد توجه مخاطبان جوان ایرانی قرار بگیرد.
خبرهای دروغ، نقدهای مغرضانه و تحلیلهای سیاسی این رادیو، فضای آرامشبخشی به مخاطب نمیدهد و باعث فشار روحی و تنشهای فکری میشود، اما در این سو رادیو جوان با اتکا به روشهای حرفهای و صداقت رسانهای توانسته بود رسانهای، امین و نقدگرا در حوزه رادیو باشد.
{خدا رو شاکر هستم که امسال به من لطف کرده تا در افطارهاي ماه رمضان ميهمان خانههاي دل شما باشم} اين جملهاي است که مجري امسال ماه رمضان راديو جوان بنا به صداقت ذاتي خود و محبوبيت بسيار زياد در بين جوانان کشورمان بيان کرد، ولي بد نيست جمله تاکيدي گوينده روز آخر سال 87 و ويژه برنامه تحويل سال راديو فردا را هم بدانيد: {حالا سر قبر و مقبره و مسجد نرفتيد هم نرفتيد، يک جا دور هم باشيد بزنيد و برقصيد و سال تحويل رو جشن بگيريد. ناراحت نباشيد، کسي که دعاي سال تحويل نخونه، سال جديدش خراب نميشد!}
حرکت موذیانه و ضدفرهنگی این رادیو در شرایطی است که استعدادهای رادیو جوان به رغم جوانی که شاخصه سن آنها و موقعیت مخاطبانشان بود، مورد توجه قرار نگرفت تا امروز رادیو فردا در سکوت خندهدار رادیو جوان جولان رسانهای بدهد.
این رادیوی وابسته به سازمان سیا، به مانند رادیو جوان سعی میکند از ترکیب دو گوینده دختر و پسر خوش صدا و با گویش نزدیک به هم استفاده کند، گرچه تا امروز نابلدی و غیرحرفهای بودن این گویندگان نتیجه موثری نداشته است.
بخشهای خبری صرف سیاسی کوتاه شده و اندکی فضا به فضای فعالیت رادیو پیام نزدیکتر شده، به نحوی که شنونده دائم زیر فشار تیزرهایی با مضمون «تنهاترین»، «آخرین اخبار»، «تازهترین تحلیل»، «تنها رسانه آزاد» است تا قبول کند که این رادیو متفاوت و اعجابانگیز و اختصاصی است!
در رادیو جوان هر چهره، شخصیت، گروه و جناح آرزو داشت تا مورد توجه و خطاب قرار گیرد و این محافظهکار و اصلاحطلب نداشت. همان قدر که سردبیر یالثارات در رادیو جوان راحت صبحت میکرد، فضای برای رسانههای منقدی مانند بازتاب هم فراهم میشد.
البته در این میان برخی کمیتها و اندازههای وزنی باعث گلایه بود، اما این دلیلی برای زیر سوال بودن فضای آزاد و باز رادیو جوان نمیباشد.
برعکس رادیو فردا در حالی که جز افراد کم اثر داخلی و چهرههای اپوزیسیون، کسی از داخل حاضر به گفتگو با آنها نیست، حتی برای همان دسته نخست هم مجبور شدهاند سر کیسه را شل کرده و ارقامی را به عنوان حق مصاحبه به آنها پرداخت کنند.
روشی که رادیو فارسی صدای آمریکا هم برای نجات از روزمرگی دست به دامن آن شده است.
اما در این میان نکته جالب کپیهای دقیقی است که رادیو فردا از روی فعالیتهای رادیو جوان میزند.
به تازگی رادیو فردا در برنامههای تولیدی خود گزارشگر ایرانی پیشبینی کرده و به میان افراد میفرستند، منتهی فرق این گزارشهای مردمی با گزارشهای بچههای گزارشگر خوش ذوق رادیو جوان این است که ابتدا برای شما سوال را به فارسی میگویند، بعد سوال و جواب انگلیسی پخش میشود و بعد هم دوباره جواب برای شما ترجمه میشود!
این سیکل خندهدار زمانی عجیب میشود که مثلا سردبیر این برنامه قصد دارد موضوع جک یا لطیفه را به صورت یک کنایه اجتماعی مورد بررسی قرار دهد.
جالب ماجرا این است که شما هر چه قدر تلاش میکنی و دقت به خرج میدهی، خنده به روی لبهایت که نمیآید، هیچ! تازه در انتها احساس عصبی بودن میکنی! چون مجریان خوش خنده و بامزه تاکید فراوانی بر خوشمزگی جک انگلیسی بیمعنی دارند.
مقايسه اين رادیو در حالي است که مدير سابق راديو جوان به بهانه نقد دولت و قطع سخنان رئيسجمهور در راهپيمايي 22 بهمن سال 86، مجبور به استعفا از مقام خود و ترک راديو جوان شد و در آن سوي مرزها، راديوي فردا با بودجه رسمي دولت آمريكا با هدف براندازي فعاليت ميکند!
گرچه اين تلاشهاي بيارزش خودفروختگان به ظاهر ايراني، در راديوي برانداز با بيشترين توان صورت ميگيرد، ولي سيل حضور ميليونها جوان و نوجوان ايرانی با هر شکل و قيافه هنگام تحويل سال نو در حرم رضوي، قم، شاهچراغ و مزارهاي شهداي دفاع مقدس و حتي حضور ايرانيان در سوريه، کربلا، نجف، مکه و مدينه، نشان از ريشه قوي علايق مذهبي در جان و دل نسلهاي مختلف ايراني و همراهي آن با فرهنگ باستاني کشورمان دارد.
در این میان آیا مخالفان آتشي و احساساتي راديو جوان که تاب انتقادهاي هر چند تند برنامهسازان و مخاطب جوان ایرانی اين راديو را نداشتند، حالا در برابر وجدان خود از بازيهاي سياسي که دستاندرکاران راديو فردا با آن ذهن شنوندگان ایرانی را مخدوش و مشوش میکند، راضي هستند؟
فرشید منافی به همراه زهره هاشمی در پرشنونده ترین برنامه عصر رادیو جوانآيا بستههاي خبري تحريککننده روحي و احساسي در ميان خبرهاي سياسي که در راديوي محبوب معاندان و مخالفان نظام پخش ميشود، در هدفهاي مختلف حزب و گروه سياسي آنها است؟
آيا رپرتاژ آگهيهاي سياسي اين راديو تاثير کمتري دارد يا نقدهاي موثر و سوالهاي طرح شده جوانان کشور در راديو جوان؟
گرچه مدير جايگزين شده راديو جوان با استادي تمام فعاليتهاي به روز و پرشنونده يک شبکه محبوب ميليونها ايراني در داخل و خارج را به سطح يک راديو استاني بدون شنونده رساند، ولي اين خودزني بزرگ رسانه ملي در سال 87، از خاطر شنوندگان میلیونی رادیو جوان پاک نميشود!
خودزني که امروز با تقليدهاي بسيار ضعيف راديو فردا براي علاقهمندان و شنوندگان پر و پا قرص راديو جوان، دردناکتر از شنيدن تحليلهاي آبکي مخالفانش در ايران است.
رادیو فردا از آغاز تا امروز
در آغاز کار، برنامه بخش فارسی «رادیو اروپای آزاد - رادیو آزادی»، آزمایشی و نيم ساعته بود. پخش برنامهای این رادیو نزدیک به چهار سال، تا روز ۱۱ آذر ۱۳۸۱، ادامه و مدت برنامهها به پنج ساعت افزایش یافت.
این رادیو، به پخش خبر، گزارش، تحليلهای سياسی، بحث، مناظره، تبادل نظر و برنامههای فرهنگی میپرداخت.
از روز ۲۸ آذر ۱۳۸۱(برابر با ۱۹ دسامبر سال ۲۰۰۲) با نام جديد «راديو فردا» به راديويی ۲۴ ساعته بدل شد که در آغاز حدود دو سوم زمان آن را موسيقی و یک سوم بقيه آن را خبر و گزارش تشکيل میداد.
در شش سال گذشته، در کنار راديو، «وب سايت فردا» نيز رشد کرد.